غیر فعال سازی پیش نمایش

مفهوم کودکان خیابانی مفهومی خالی از معانی و دلالت های اخلاقی و عاطفی متفاوت نیست ، بلکه مفهومی عام است که می توان آن را بر مصادیق و گروه های مختلفی از کودکان حمل کرد با این حال به نظر می رسد که یک برداشت خوب و واقع بینانه از این مفهوم برداشتی است که چهار ملاک و معیار زیر را درنظر داشته باشد :

1- انگیزه و چگونگی حضور کودکان در خیابان

2- وضعیت و کنش های کودکان در خیابان

3-مدت زمان حضور کودکان در خیابان و طول مدت زندگی در آن

4-شیوه های سرپرستی، مراقبت و نظارت و چگونگی پیوند کودک با خانواده و نهادهای اجتماعی-حمایتی

در اصل کودکان خیابانی بخشی از گروه بزرگتر کودکان آسیب پذیر شهری هستند که ساعات طولانی از شبانه روز (موقت یا دایم) و برای مدتی نامعلوم خارج از نهادهای حمایتی مانند خانواده، مدرسه و ... به قصد و انگیزه کار و یا دوری از خانواده، در خیابان به سر می برند. این کودکان در معرض رها شدن، روی آوردن به زندگی خیابانی، عوارض منفی و خطراتی چون خشونت بهره کشی، بزه دیدگی، بزهکاری و انحرافات اجتماعی قرار دارند.

یافته ها نشان می دهد که بیشتر این کودکان خیابانی دارای خانه و خانواده هستند و درصدی از آنها را کودکان افاغنه تشکیل میدهند. همچنین طبق یافته ها،  آنچه که در تعاریف آژانس های بین المللی از آن به عنوان کودکان خیابان یاد می شود در ایران وجود ندارد، بلکه آنچه ما با آن روبرو هستیم پدیده کودکان خیابانی است کودکانی که دارای خانه و خانواده هستند. ولی بیشتر وقت خود را به کار و یا پرسه زنی در خیابان های شهر می پردازند که اینکار تحت تاثیر فشارهای اقتصادی( به میل خود در جهت کمک به خانواده و یا به اجبار و الزام والدین و بزرگتر ها)می باشد.

می توان گفت که ناسازگاری و عدم تطابق خانواده با ساختارها و شیوه های زندگی جدید شهری و گرفتار شدن در دام زرق وبرق شهرها، و همچنین کاستی هایی در شهرهای کوچک مانند جاذبه های اقتصادی پایین بر این موضوع دامن زده است که بدین ترتیب پدیده کودکان کار و خیابانی در سه سطح کلان و میانه و خرد قابل بررسی است. هر کدام از این سطوح مولفه های خاصی دارند.

تاکید سطح کلان بر روابط بین ساختارهای کلان اجتماعی مثل ساختار اقتصادی و فرهنگی، سطح میانه بر ارتباطات و کنش های موجود میان نهادهای اجتماعی کننده و شیوه های تاثیرگذاری آنها بر یکدیگر و سطح خرد بر کنش های متقابل افراد با یکدیگر در محیط کوچه و خیابان است.

بر اساس محورهای ذیل می توان برای پیشگیری و کاهش پدیده کودکان کار و خیابانی برنامه ریزی نمود:

1-سطح کلان

 - سرمایه گذاری اقتصادی و فرهنگی در شهرهای کوچک و متوسط به عنوان محورهای توسعه منطقه ای.

 - طراحی نظام های جامع حمایتی برای حمایت از قشر محروم

 - اعمال نظارت بیشتر بر نواحی حاشیه شهری و تامین امنیت و سلامت اجتماعی محله های آسیب زا.

 - فرهنگ سازی نحوه برخورد مردم با این کودکان

 - ایجاد اشتغال حداقل برای یکی از اعضای خانواده

 - همکاری سازمان ثبت احوال برای ارائه شناسنامه و هویت دهی به کودکان

2- سطح میانه

 - تاسیس هر چه بیشتر مراکز مشاوره و راهنمایی و بهداشت خانواده

 - کمک به برقراری روابط نزدیکتر بین خانه و مدرسه

 - اعمال دقت نظر در گزینش معلمان مدارس فقیرنشین و آسیب زای شهری

 - هدایت کودکان کار به کانال های قانونمند شغلی

3- سطح خرد

 - از بین بردن نگرش منفی نسبت به کودکان کار و خیابانی

 - مشارکت دادن بچه ها در تصمیم گیری های مربوط به خود و زندگی

 - رشد برنامه های کنترل اجتماعی و آموزش هایی که منجر به رشد کنترل درونی می گردد.

 - درگیر نمودن جوانان ونوجوانان علی الخصوص طبقات بالای اجتماع در امر حمایت از کودکان کار و خیابانی

منبع: مقاله وضعیت کودکان کار و خیابان در ایران ، نوشته سید حسن حسینی

دیگر مقالات 

ارسال شده 11 سال پیش


نظرات
    هنوز نظری ثبت نشده است.

نظر دهید
براي ثبت نظر وارد سايت شويد