غیر فعال سازی پیش نمایش

مقدمه

کیفیت زندگی نگرش ذهنی فرد نسبت به جنبه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی محیطی است که در آن زندگی می کند و به سادگی قابل توصیف نمی باشد. کیفیت زندگی دارای شش بعد جسمانی، روان شناختی، سطوح استقلال، روابط اجتماعی، محیطی و معنوی است(شعبان زاده و همکاران، 1392، 2). لیکن کیفیت زندگی می تواند پیش بینی کننده میزان و تاثیر بیماری ها، صدمات و ناتوانی ها و سنجش سلامت روانی در جوامع باشد(طاهری و همکاران، 1399، 215).

امروزه در کشورهای درحال توسعه، زنان با مسائل عدیدهای مواجه هستند یکی از این مسائل که اهمیت بسزایی دارد، نقش سرپرستی آنها و مشکلاتی است که از این نقش سرچشمه میگیرد، زنان سرپرست خانوار زنانی هستند که مردان بالغ در آن به دلیل طلاق، جدایی، مهاجرت، عدم ازدواج یا بیوگی حضور ندارند و یا در صورت حضور مانند مردان معتاد، بیکار، زندانی، متواری یا ازکارافتاده سهمی در درآمدهای خانواده ندارند(احدی و همکاران ،1402 ، 352 ).

با توجه به نقش محوري و تعیین کننده زنان در تحکیم بنیان خانواده و به تبع آن جامعه، بی تردید قبول نقش سرپرستی خانوار از سوي زنان، کیفیت زندگی و به دنبال آن کیفیت زندگی کل افراد خانواده و فرزندان آنان را تحت الشعاع قرار خواهد داد (ریمازو همکاران،1393، 52).

بر اساس شاخص های توسعه انسانی سازمان ملل، زنان به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه یافتگی کشورها تلقی میشوند، لذا زنان میتوانند نقش سازنده و تأثیرگذار در روند توسعه و پیشرفت جامعه داشته باشند. علاوه بر این، زنان بیش از سایرین در معرض تبعیض های اجتماعی و فشارهای روانی قرارگرفته اند. در این میان، آن دسته از زنانی که به دلایلی، عهده دار مسئولیت های زندگی هستند در معرض آسیب بیشتری قرار دارند. در حال حاضر در کشور ما بیش از سه میلیون زن سرپرست خانوار وجود دارد(قربانی و همکاران، 1398، 60).

معیشت و مسائل اقتصادی زنان سرپرست خانوار یکی از بارزترین مسائل این قشر از جامعه است و مسئله مسکن و یافتن شغل مناسب با درآمد مکفی ازجمله اولین و بنیادی ترین مسائل زنان سرپرست خانوار است. مسئله فقدان مهارت نیز موضوعی بوده است که سبب شده است زنان سرپرست خانوار قادر نباشند مشاغل مناسبی به دست آورند و ازاین رو درآمد ناکافی و فقدان پس انداز برای این افراد را به همراه داشته است. مسئله دیگر در این حوزه این است که عموماً کارفرمایان تمایلی به جذب زنان سرپرست خانوار ندارند و ازاین رو موقعیت های شغلی ایشان اندک است(قربانی و همکاران ، 1398 ، 63).

از جمله عواملی که سبب بالا بردن سطح کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار می شود، توانمندساز نمودن آنها است. ارائه تسهیلات اقتصادی، افزایش عزت نفس، ارائه سبد کالا، آماده سازی جامعه برای ورود زنان به بازار کار، ایجاد مراکزی جهت آموزش شغلی برای زنان اسیب دیده و بیمه کردن زنان سرپرست خانوار از جمله عواملی بودند که سبب افزایش توانمندسازی زنان در معرض آسیب می شود.

نتیجه گیری

با توجه به آمار رو به افزایش جمعیت زنان سرپرست خانوار در چند دهه اخیر و طیف وسیعی از مسائل و مشکلات در موضوعات اقتصادی، اجتماعی را به وجود آورده است. بنابراین بسیاری از سیاست گذاران و برنامه ریزان را به این گروه جمعیتی، معطوف داشته است.

لیکن زنان سرپرست خانوار از حمایت اجتماعی پایینی برخوردار هستند و این مسئله روی کیفیت زندگی آنها تاثیر می گذارد. لذا  نهاد های دولتی و خیریه ها با شناسایی کردن و حامیت از آنها، سبب می شوند که موانع زندگی آنها کاهش یابد و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار را بهبود بخشند.

بدلیل نگراش افراد جامعه، مشکلات شخصی و کار کردن تمام وقت، آنها کمتر در جامعه حضور پیدا می کنند. بنابراین خیریه ها و نهاد های دولتی با توانمند کردن و آموزش مهارت های لازم  به زنان سرپرست خانوار می توانند کیفیت زندگی آنها را افزایش دهند و حضورشان در جامعه پررنگ تر کنند. لذا هر اندازه حمایت اجتماعی از این افراد بیشتر شود، مشکلات آنها نیز کاهش می  یابد. افزایش حمایت اجتماعی سبب می شد که زنان سرپرست خانواده در مناسبات اجتماعی شرکت کنند و احساس تعلق آنها به جامعه بیشتر شود و همچنین سبب افزایش استقلال و عزت نفس در آنها می شود.

بنابراین زنان سرپرست خانوار که حمایت بیبشتری دریافت می کنند، می توانند سطح زندگی خود را افزایش دهند و موقعیت شغلی، مسکن و تعاملات اجتماعی بهتری را تجربه کنند.

پیشنهادات

1_ ایجاد مراکزآموزشی در راستای افزایش مهارت زنان سرپرست خانوار

2_ ایجاد مراکز امن و سالم جهت اشتغال  زنان سرپرست خانوار  

3_ حمایت نهاد های مردمی و خیریه ها

4_ ایجاد مراکز تفریحی رایگان

5_ بودجه بندی و پشتیبانی مادی دولت از زنان سرپرست خانوار

6_ ایجاد کارگاه های روانشناسی در جهت افزایش خودشناسی وبالابردن اعتماد به نفس

منابع

احدی، ص. شکارچی اسداللهی، ل. عاشوری، ر. محمدی، م. بحرینی پور، ب. (1402). اثربخشی معنادرمانی گروهی در بهزیستی اجتماعی و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار. سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 352_358.

ریماز، ش. دستورپور، م. وصالی آذرشربیانی، س. ساعیپور، ن. بیگی، ز. ناز نجات، س. (1393). بررسی کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن در زنان سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداري منطقه 9 شهر تهران. مجله تخصصی اپیدمیولوژي ایران ، 48_55.

شعبان زاده، ا. زارع بهرام آبادی، م. حاتمی، ح. زهرا کار، ک. (1392). بررسی رابطه میان سبکهای مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت. پژوهش زن و جامعه ، 20_1.

طاهری، س. هاشمی رزینی، ه. وکیلی، س. (1399). اثر بخشي معنادرماني گروهي بر افسردگي و کيفيت زندگي زنان. اعتياد پژوهي سوء مصرف مواد، 213 _228.

قربانی، ف. انصاری، ح. محسنی، ر. (1398). فراتحلیل نیازها و اولویتهای زندگی زنان سرپرست خانوار با. فصلنامه علمي ـ پژوهشي رفاه اجتماعي، 55_96.

دیگر مقالات

ارسال شده 11 ماه پیش


نظرات
    هنوز نظری ثبت نشده است.

نظر دهید
براي ثبت نظر وارد سايت شويد